تزویر و نرمش قهرمانانه
چندبار باید تاریخ تکرار شود تا ما به خود آییم؟ این دیالوگ قسمت آخر سریال مختارنامه را باید برای بعضی ها یادآوری کنیم...که در آن پیروان قیام به بهانه امان نامه آل زبیر از همراهی مختار سر باز زدند...
"-مختار: بخدا قسم این جماعت تا فردا همچون گله ای گوسفند سلاخی می شوند.
-صائب: دیدید؟ دیدید که پیش بینی امیر درست بود؟ هرکس خفت زنده ماندن در سایه خوکان را بر شرافت مردانه مردن ترجیح می دهد بماند. وصیت مختار را فراموش نکنید. بزودی پشیمان می شوید که چرا به حرف امیرتان گوش نکرده و به وعده دروغین تسلیم شدید. از مختار شنیدم که فردا در کشتاری بزرگ گردن تک تکتان را خواهند زد.
-اسماعیل: صائب. این جماعت آدمند، نه گوسفند. قرار باشد مصعب 7 هزار اسیر را گردن بزند، در خونشان غرق می شود!
-صائب: پس تزویر را نشناخته ای اسماعیل...
-اسماعیل: تزویر را می شناسم صائب...باید اعتراف کنم که مختار را نشناخته ام..."
مصعب 7000 نفر، یعنی تمام اسراء قیام را گردن زد...این سزای کسانی است که با تزویر کنار آمدند...
همین الان آن تزویر را پیش روی خود میبینیم همان تزویری که پس از پیروزیه انقلاب شاهدش بودیم و با آن دست و پنجه نرم کردیم ، یه عده با این تزویر مختارگونه و صائب گونه برخورد کردن یه عده هم اسماعیل گونه برخورد کردن اما الان باید دید که دکتر روحانی چگونه برخورد میکند ، جای این اعتراف است که اگر میبینید لحن سخن گفتن روحانی محکم تر از قبل شده بابت جرأت و شجاعت احمدی نژاد بود که جو یک سمت قدرت مطلق و یک سمت ضعف مطلق را برهم زد و معادلات را شفاف تر کرد والا ممکن بود لحن دکتر روحانی همانی باشد که در مقابل جک استرو داشت.
امان نامه ای که به سویت آمد، اولین امان نامه تاریخ نبوده است!
مراقب امان نامه یزید زمانه باش!
"حضرت عباس(ع)، بر شمر بانگ زد: بریده باد دست های تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات. ای دشمن خدا، ما را دستور می دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین(ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم. آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا(ص) امانی نیست؟"
نرمش قرمانانه یعنی جولان قدرتمندانه/
امیدواریم همین محکمی ای که در سخنان دکتر روحانی است را در عملشان هم مشاهده کنیم.
منبع: پیج ارزشمند جمهوری اسلامی ایران/
برچسبها: